امیرعلی وآیه نفس های مامان و بابا

متن مرتبط با «امیرعلی» در سایت امیرعلی وآیه نفس های مامان و بابا نوشته شده است

زیارت قبول امیرعلی و آیه

  • سلام نفسهای مامان  ببخشید که خیلی دیر به دیر میام پنج شنبه عازم مشهد شدیم و جمعه  برای زیارت به حرم رفتیم .جای همه دوستان خالی خیلی خوب بود .بماند که خیلی اتفاقات افتاد که این سفر رو سخت کرد ولی زیارت امام رضا خیلی عالی بود .وقتی که وارد دارالحجه شدیم آیه خانوم سریع جوراب و کفش و کلاه و کاپشنش رو درآورد و آماده بازی شد و حسابی با امیرعلی بازی کردن . اما شیطنتهای بچه ها توی حرم ادامه مطلب : ,زیارت,امیرعلی ...ادامه مطلب

  • اسباب بازی های امیرعلی

  • سلام نفس مامان امیرعلی من . روزها میگذرد و تو بزرگ و بزرگتر میشوی وقتی که شلوارهایت کوتاه میشود من دلخوش تر از قدیم با لذت خواصی نگاهت میکنم آخر مرد مامان قد کشیده است .وقتی بلوزهایت تنگ میشود لذتم دوچندان میشود هر چند که دوست نداری مثل بابا سعید شکم بیاری وقتی میگم غذا بخور مامان میگی اگر زیاد بخورم شکمم مثل شکم بابا سعید میشود من دوست ندارم . آنقدر بزرگونه حرف میزنی و بزرگونه کلمات رو به جا به ک,اسباب,امیرعلی ...ادامه مطلب

  • امیرعلی در عروسی

  • من فاطمه و عشقم سعید در تاریخ 1383 با هم عهد بستیم که در خوشی و نا خوشی زندگی ،در غم و شادی در کنار هم و عاشق هم باشیم و خداوند در تاریخ های4 /7/1391 و 14/7/1393به ما هدیه هایی داد که همه نفسهای مامان فاطمه و باباسعید شد . ,امیرعلی,عروسی ...ادامه مطلب

  • امیرعلی وآیه نفس های مامان و بابا

  • سلام نفس مامان امیرعلی من . روزها میگذرد و تو بزرگ و بزرگتر میشوی وقتی که شلوارهایت کوتاه میشود من دلخوش تر از قدیم با لذت خواصی نگاهت میکنم آخر مرد مامان قد کشیده است .وقتی بلوزهایت تنگ میشود لذتم دوچندان میشود هر چند که دوست نداری مثل بابا سعید شکم بیاری وقتی میگم غذا بخور مامان میگی اگر زیاد بخور, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها